نقل قول: ديدار ناراتو وساسوكه بايد جالب باشه ساسوكه كه حتي با حس كردن چاكرا ناراتو هم عصباني ميشه
اون قضیه مال قبل از پرسيدن حقايق از کاگه ها در مورد کونوها بود
از منابعي شنيدم اونجا که اروچيمارو گفت اين چاکرا او رو اذيت کرده در واقع اشتباه ترجمه انگليسي بوده
و در اصل ژاپني گفته شده که اون چاکرا ساسکه رو نگران کرده البته همه چيز به خود ساسکه مربوط هست و فقط حرف اروچيمارو ملاک نيست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از چيزي که از همون اوايل آشنا شدنم با ناروتو بهش معتقد بودم اتفاق افتاد با خودم گفتم داستان ناروتو همين جا به پايان رسيد و تمام شد
ساسکه بازگشت ، ديگه تمام سخنراني هام تموم شد و من الان ميتونم با خوشحالي سرم روي زمين بگذارم و بميرم
اما خوب فعلا...
همون طور که مادارا گفت جوبي چاکراي بيجوها رو درون ناروتو حس ميکنه و اون رو ياد ريکودو مي اندازه و باعث ميشه خشمگين بشه
اما با اين چيزا نمي تونيد بگيد که ناروتو ريکودوي دوم هست و تنهايي ميتونه جوبي رو شکست بده
نظريه شما(بعضیا) نابود شده چون کيشي تصميم گرفته که ساسکه رو با ناروتو متحد کنه و با همکاري اينها جوبي شکست بخوره
و اينطور نخواهد بود که فقط يک نفر با جوبي مبارزه کنه و بقيه تماشاش کنند
پس خودتون رو گول نزنيد چون از همون زمان که کيشي اين تصميم رو گرفت نظريه ي شما نابود شد
حقيقت اينکه تمام بيجو ها چاکراشون رو به ناروتو دادند به نظر من به اين خاطر هست که به وسيله ي نمونه چاکراهايي که ناروتو داره تمام بيجو ها دوباره زنده خواهند شد
درست مثل کاري که ساسکه در مورد اروچيمارو انجام داد به وسيله ي چاکراي باقي مانده ي اروچيمارو توي گردن آنکو و گوشتي که از اون به همراه کابوتو باقي مونده بود اروچي بازگشت
مثل همين اتفاق رو من با ساسکه اي که رينگان داره و چاکراهاي بيجوها که ناروتو داره و جوبي تصور ميکنم که با همکاري هم و بدون اينکه کسي "جيچوريکي جوبي" (خدا) بشه انجام بدهند
چون تصورش مضحک خواهد بود که بچه ي خدا ناروتو با رينگان يا شارينگان به دنيا بياد يا برعکسش براي ساسکه اتفاق بيفته ....
تمام مرز هاي خوني بهم ميريزه!!
توي سنگ نوشته اوچيها گفته که همکاري اوچيها و سنجو خوشحالي رو مياره پس بايد همکاري کنند نه اينکه يک نفر تمام مرزها و ... رو دور بزنه و ديگري رو ضايع کنه
اوه هوووو کيشي چيکار کرد
اوبيتو الان ادعا ميکنه که درد و رنج جهان رو داره ميکشه و حتي بدتر ديگه هيچ دردي رو حس نميکه و هيچ کدوم از اين کارها به خاطر رين نبوده بلکه ميخواسته جهان رو درست کنه
دوستانت رو توي قلبت نداشته باشي از همه چيز دردناک تره اما حالا کيشي مياد نشون ميده که اوبيتو اصلا قلب نداره . هو هوهو هههه!
حداقل مشخص شد چرا اوبيتو نميخواد يا نمي خواست رين رو زنده کنه چون از نظر اون رين مشکل داره و بايد رين دلخواه خودش رو درست کنه
شما وقتي که اقدامي رو از کسي ميبينيد که خلاف انتظار شماست يعني اينکه درموردش اشتباه فکر ميکرديد اما اوبيتو اينطور نيست
با همه ي اينها هنوز اوبيتو به توبي نمي خوره!!!!!! من هنوز درک نکردم اگه ايشون به فکر حل مشکل جهان و آسايش مردم بوده پس
بايد مي گذاشت افراد بيشتري لذت آزادي و دنياي خيالي رو ببرند و زودتر و بيشتر در جهت هدفش و جمع آوري بيجوها تلاش ميکرد
اما حمله به کونوها به قيمت گزاف ، از دست دادن کيوبي و طولاني تر شدن رسيدن به هدفش ، انجام شد و خيلي ها رو با کشتنشون از آسايش در دنياي خيالي اش محروم کرد
اون این کار رو حتي با دانزو و ايتاچي همکاري در جهت جمع آوري کلکسيون چشم و قتل عام اوچیها (قبیله ی خودش) انجام داد
هيچ کدوم از اين کارا با هدفش تطابق ندارد!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد از سرگذشت مادارا کار مادارا بيشتر و بيشتر قابل درک شده مادارا کاري با هوکاگه شدن نداشت و مشکلي نداشت که هاشيراما هوکاگه بشه
وقتي که به صورت پنهاني صحبت هاي توبيراما رو گوش ميکرد تا اونجايي پيش رفت که توبيراما حرف هاي نفرت انگيز در مورد اوچيها زد
و وقتي که مخالفت هاشيراما رو شنيد و خود هاشيراما مطمئن شد، از اونجا رفت بعد از اون بود که صحبت دموکراسي پیش آمد
مادارا به هاشيراما گفت : برادرت با اين افکاري که در مورد اوچيها داره در صورت هوکاگه شدن روزگار سياهي رو براي اوچيها خواهد آورد
بعد هوکاگه شدن رو پيشکش خودشون کرد و گفت به جاش من روش جديدي براي صلح پيدا کردم
ادياني که به منجي معتقد هستند ميگویند که روزي خواهد رسيد که تمام مردم با هم يکي ميشن و صلح ابدي مياد
اما مادارا ميگه هيچ وقت صلح نمياد حتي سيستم دهکده مثل نوعي نبرد خاموش هست
حتي اگه ظاهر مردم درست بشه درونشون رو نميشه درست کرد مگر با نقشه ي چشم ماه !!!
روش رسيدن به صلح به غير از چيزي که رسالت گفته از نظر مسيحي ها رسالت پيامبر دروغين و منجي دروغين و همون ضد مسيح ميگن
جوبي، دجال يک چشم هم با گنجوتسو براي همه خرما و شيريني مياره و افرادي مثل اوبيتو به دنبال خرما و شيريني ميرند
هاشيراما گفت تقصير من بود که تاريکي ايجاد کردم که باعث قتل عام شد
هيروزن گفت تقصير من بود که تاريکي دهکده رو به دانزو سپردم
ميناتو ميگه نه تقصير من بود اگه من زود نمي مردم نميگذاشتم قتل عام اوچيها انجام بشه
وقتي که تمام کاگه ها تقصير ها رو گردن خودشون مي اندازند يک نفر که توبيراما باشه ساکت هست! از اينجاش خوشم امد هاههاها!!!
توبیراما هم اگه دموکراسی داشت نباید هیروزن رو به عنوان هوکاگه انتخاب میکرد بلکه باید انتخابات میشد (دموکراسی توبیراما همش کشک)
و وقتی که هوکاگه ای همینطور کشکی انتخاب بشه معلومه که کسایی دیگه مثل دانزو توی تصمیماتش دخالت میکنند در حالی که هوکاگه باید مستقل باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و حالا چپتر 631
ناروتو توي حالت کيوبي چاکراي ديگران رو حس کرده به همين خاطر از آمدن اونها تعجب نکرد
کيشي با اين کارش از انجام واکنش هاي غافل گير کننده ي ناروتو طفره رفت در حالی که کل شوق ما براي ديدن اين صحنه ها بود
بايد بگم من از تجديد ديدار ناروتو و ساسکه انتظار بيشتري داشتم
مثلا وقتي که ناروتو و بقيه کارشون داره تموم ميشه ناگهان ساسکه به کمکش مياد و ميگه "گربه ي ترسو" يا يوسورا تانکاچي
ناروتو بعد از آمدن ساسکه اصلا واکنشي نداد
اين حرکت يعني چي ؟ به روح نجي رفتن خنديدند و اهانت کردند بعد از اون همه اتفاق که افتاد و نجي دست هيناتا رو به ناروتو سپرد
بعد مياد کنار کله ي ميناتو مي نویسه که او منو ياد کوشينا ميندازه .. کيشي چرا مراعات حال مردم رو نميکني؟ مزخرف!!!
کاگه ها مي آيند و در واقع چيزي که بايد بيشتر از کاگه ها باعث تعجب میشد حرف هيروزن هست که ميگه: اروچيمارو ما را احيا کرد تا جنگ رو تموم کنیم و فقط اينجا ساکورا تعجب ميکنه
همين طور که داشتم توي خوندن چپتر جلو ميرفتم قيافه ام مثل مادارا شده بود ..
آره کيشي بعد از اون همه صبر کردن و هيجان ،آخرش ميفهميم که کيشي ما رو مثل هاشيراما تحويل نگرفته و بد جوري ما رو ضايع کرده!!
ميناتو هم توي حالت چاکراي کيوبي رفت اون هم با چاکراي ين !!!
اصلا سيستم شينگامي اينطوري نيست که کيوبي درون ميناتو مهر بشه در غير اين صورت دست هاي اروچيمارو و کاگه هاي ديگه بايد توي شکم هيروزن بود نه شينگامي !!!
ميناتو اصلا سنجو نيست و ربطي به پسران ريکودو نداره و ناروتو اين قابليت رو از مادرش که اوزوماکي باشه به ارث برده و اصلا چطور وقتي که مرده بود تمرين کرده!!
کيلربي هم با هاچيبي همکاري دارند و تنها دليلي که کيلربي توانايي مثل ناروتو نداره فقط به اين خاطر هست که سنجو نمي باشد اما کيشي با ميناتو منطق رو خراب کرد!!
بدتر براي طرفداران ميناتو !!! حالا جا به جا شدن ميناتو به نقطه اي که کوناي هاي مخصوص قرار داره تفاله هم نمي ارزه !! حتي هيروزن هم مي تواند اين کار رو بکنه
سدي که چهار کاگه درست کردن درست مثل همون تکنيکي هست که چهار محافظ مخصوص اروچيمارو انجام ميدادند فقط اينبار بزرگترش رو
من بعد از اينکه ساسکه گفت ميخواد هوکاگه بشه بنا به دلايلي اصلا تعجب نکردم اما تا مدتي نمي تونستم جلوي خنده ام رو بگيرم
اما کيشي بعدش حرف هاي ايتاچي رو نشون ميده و باعث ميشه ساسکه مثل احمق ها به نظر بياد...... و مي دونيم شانسش در مقابل ناروتو کمتر هست
با دیدن ساسکه حتی آکامارو (سگ کیبا) بهش حمله میکنه و حتی آکامارو از هوکاگه شدن ساسکه شوکه شده !!!!
يکي ميگفت کيشي استخوان جديدي براي سگ هاش (ناروتو.ساسکه) پيدا کرده تا اونها رو دوباره به جون هم بندازه
ساکورا قدرت مخفي داشته که حتي دم مرگ هم افشا اجرا نمیکرده (بعد از اون همه اتفاق) و چه موقع اينارو از سوناده ياد گرفته
چپتر 631 از نگاهي ديگر ::: (ترجمه ی مانگا استریم رو بخونید)
در اصل ژاپني منظور ميناتو عاشق و... نيست بلکه منظور دوست ساده ي مؤنث هست
و در ترجمه ي مانگا استريم که خيلي واضح تر و درست تره ناروتو ميگه که مي تونستي همچين چيزي رو بگي يعني بهش حق ميده که اينطور فکر کنه
و ميناتو آخرش ميگه که من پسرم رو به دست هاي توانايت (منظور احيا کردن) مي سپارم
اينجور که پيداست کيشي اين قسمت رو خيلي محتاطانه نوشته و شايد منظورش اين بوده که چهره ي قديمي تيم هفت و ناروتو رو نشون بده و آمادگي براي ايجاد دوباره ي تيم هفت
و بسي خوشحاليست که ساکورا هنوز ناروتو رو بعد از آن همه ماجرا و حوادث قبول نداره و با مشت توي سرش ميزنه (يعني هنوز به فکر ساسکه هست و ديگران رو رد ميکنه)
ناروساکو ها هم خوشحال نشند که ساسکه تغير کرده و بازگشته و تا زماني که ساسکه هست ساکورا ديگه با ناروتو date نميره .. بدرود بازنده ها !
من با هیناتا مشکلی ندارم ولی از کي طرفدار هيناتا شدم ؟
بعضی از طرفداران هیناتا فن آرت کشیدند که هیناتا به خاطر این اتفاق با مشت ساکورا رو میزنه ..
در واقع اگه هیناتا جرأت داشته باشه باید میناتو رو بزنه که چرا این فکر رو کرده و ناروتو رو برای پاسخی که داد ، اما....
قشر عظيم متنفرين ساکورا در جهان طرفداران هيناتا هستند که ساکورا رو يک خطر جدي براي ناروهينا (زوج هيناتا و ناروتو) مي بينند و حتي بعضي هاشون به ساسکه توهين ميکنند
براي اينکه از تيم هفت خوششان نمياد و نمی خواهند که دوباره شکل بگیره چون هيناتا جايگاهي در تيم هفت نداره و ساکورا که خدمات پزشکي ميده رو بي استفاده و بی مصرف ميگند
الان تيم هفت شکل گرفته و قهرمانان خواهند درخشيد (هيناتا بي استفاده) و ساکورا با قدرت مخفي خودش از هيناتا قويتره
متنفرين بسوزند بعد از اون همه توهينی که کردند هاهاهاها
ناروتو ديگه اصلا خاص و مخصوص نيست و حالا ميناتو هم ريکودو ي دوم شده حتي بدون ژن سنجو !! تکبير !!!
شايد ناروتو نمي دونسته که ساسکه قراره بياد در حالي که عجيبه که نتونسته اون رو حس کنه اما احتمالا ميدونسته که میاد
اما وقتي که ميناتو ميگه که دوستت طرف ماست به خاطر اينکه ساسکه طرف اونها شده تعجب کرده
ساسکه و جوگو مياند و سرعتشون از کاگه ها کمتر بوده اما کارين و سويگتسو و اروچيمارو باهم هستند .. هميشه ساسوکارين محکوم به فنا بوده ..و ميدونيم که سويگتسو کارين رو ميخواد
وقتي که ساسکه مياد چهره ي ساکورا واقعا ديدني بود ناروتو بهش ميگه که مثل مد روز دير کردي اما ساسکه اصلا جوابش رو نميده و محل نميگذاره
اما فقط به خاطر ساکورا که اسمش رو صدا کرده به خودش زحمت ميده و سرش رو مي چرخونه و ميگه ساکورا هاه؟
ساکورا ديگه مثل بي مخ هاي رقيب نيست که به طرفش بدوه... او با دادن سرش در راه عشق و به خطر انداختن جونش قبلا عشقش رو اثبات کرده و نتيجه ي سالها گريه و رنج را خواهد ديد
ساسکه (مانگا استريم): شما مثل هميشه پر جوش و خروش هستيد (کمي لبخند)
«« از چند چپتر پیش وقتی که ساسکه تصمیمش رو گرفت بعضی ها گفتند که ساسکه باید هوکاگه بشه به این خاطر که تا انتهای تاریکی رفت و بازگشت
به این خاطر که تمام حرف های ناروتو رو بلده و افزون بر اون سرگذشت خودش و ایتاچی و سرگذشت کابوتو و داستان هاشیراما و مادارا و هدف صلح و دهکده و اینکه چگونه شکل گرفت
چرخه ی انتقام و کشتار و اینکه چطور دوطرف صلح کنند ،تمام نقاط ضعف دهکده و سیستم هوکاگه رو می دونه
به همین خاطر لیاقت هوکاگه شدن رو داره ،چون میدونه تاریکی و نا امیدی چیست و از نظر اطلاعات بهتر از ناروتو هست
به همین خاطر بود که گفتم من توی این چپتر شوکه نشدم و خنده ام گرفته بود »»
گرچه هنوزم جالب نیست
فکر کنم اگه هوکاگه بشه و بخواهد اصلاحات انجام بده اول آنبو رو منحل میکنه و پلیس رو دوباره ایجاد میکنه و بعد پارلمان درست میکنه که سران هر قبیله ای توش شرکت داشته باشه
اول دیگه ما سیاه کاری نداریم پلیس مثل کف دست صافه!! و دوم دیگه افرادی مثل پدرش که رئیس قبیله هستند با دولت رابطه ی نزدیک خواهند داشت تا گفتگو و حقوق داشته باشند
کسايي که ميگفتند حتي اگه ساسکه خوب بشه عمرا به کونوها بازگرده و اونجا نخواهد ماند و یا زندانی میشه
اما نه تنها بر میگرده بلکه می خواهد هوکاگه هم بشه و صادقانه کاری نداره که بقیه در موردش چی فکر میکنند (کی جرئت داره ساسکه رو به زندان بفرسته؟)
بعضیا هم میگویند ساسکه در کونوها مثل امثال دانزو و ايتاچي يا آنبو ميشه (شواليه تاريک)
اما ساسکه خودش از کسايي هست که از اين افراد زخم خورده براي چي بايد مثل اونها بشه بلکه ساسکه مخالف اونهاست و قصد اصلاح داره
به همين خاطر بود که سرش رو با ژست بالا گرفته گفت "من هوکاگه خواهم شد و مطمئن ميشم که چنين اتفاق هايي دوباره تکرار نمیشه"(مانگا استریم)
و این است فرق بین دلایل هوکاگه شدن ناروتو و ساسکه (هدف یکی هست اما دلایل فرق میکنه)
باید بگم که جمله ی ایتاچی رسماً کل دلیل بچگی های ناروتو رو برای هوگاگه شدن زیر سؤال میبره و مستقیما ربطی به ساسکه نداره
ناروتو میگفت که من هوکاگه میشم تا تمام مردم کونوها منو قبول کنند !! ولی ایتاچی گفت که کسی که تمام مردم اون رو قبول کنند هوکاگه میشه
فقط میشه گفت که شانس هوگاگه شدن ناروتو بر اساس رای گیری بیشتر از ساسکه خواهد بود (البته دخترها به ساسکه رای میدن لول)
برای اولین بار در تاریخ یک اوچیها هوکاگه بشه و تصویر صورتش رو روی کوه داشته باشیم عالیه
اما واقعا ناراحت میشم اگه ناروتو به آرزوی کودکیش نرسه البته دقیقا آرزوش این بود که همه قبولش کنند
هدف ساسکه این بود که قبیله اش رو احیا کنه اما الان ...
به نظر میاد کیشی خواسته مثل همیشه رقابتی بین این دو نفر بگذاره
اما من مطمئن هستم که رقابت دوستانه هست اگه ناروتو هوکاگه بشه حتما به حرف های ساسکه گوش خواهد داد و برعکس
کار به اون جاها نمیرسه چون ناروتو حاضره از آرزوش صرف نظر کنه اما سر مسخره بازی دعوا نداشته باشند و ساسکه هم قرار نیست مشکلی داشته باشه
چیزی که ریکودو گفت این بود که با همکاری این دو قبیله خوشحالی واقعی خواهد آمد
ساکورا تصمیم نداشته تا زندگیش رو به خطر بندازه اما الان به افتخار ورود ساسکه و تشکیل دوباره ی تیم هفت قراره قدرت واقعی خودش رو در مقابل ساسکه نمایش بده
وقتی که داشت اصرار میکرد و ناروتو چهره ی مصمم او رو دید دلیل واقعی اون رو فهمید و لبخند میزنه
قدرتی که از سوناده یکی از سنین های افسانه ای یاد گرفته پس انتظار داریم که حالت سنین باشه که الان ربطی به ژن سنجو نداره
ناروتو سنین هست ،ساکورا هم سنین میشه و ساسکه هم گفته بودم که زمانی سنین بود و خواهد شد (پس سه سنین افسانه ای رو خواهیم داشت)
البته مثلا ساسکه شاهین هست و قرار نیست که دوباره به مار تبدیل بشه
چهارکاگه دستشون بنده پس فقط درخشش تیم هفت رو خواهیم داشت تصورش کنید که اینا قراره از همدیگه محافظت کنند و همدیگه رو نجات بدهند (یعنی ساسوساکو وااااای!!)
چپتر بعدی کاور رنگی خواهیم داشت که آخرین کاور رنگی مربوط به تیم هفت در لباس سامورایی بود
