زمان کنونی: 2024/07/01, 07:09 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/07/01, 07:09 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 20 رأی - میانگین امتیازات: 4.95
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه

نویسنده پیام
LARTEN CREPSLEY
Mahshad



ارسال‌ها: 254
تاریخ عضویت: Feb 2012
اعتبار: 69.0
ارسال: #20
RE: داستان کوتاه
اینم خیلی وقته هست اما از ته قلبم دوسش دارم.
معناي عشق واقعي



یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با



20
بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و



«
حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند




«
با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند




.





در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابرازعشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند




.
آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند




.








یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود




..








رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان




لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت




.





بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند




.





داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد




.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟ بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است




!





راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که




«
عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت




همیشه عاشقت بود




.








قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/01/14 04:27 PM، توسط LARTEN CREPSLEY.)
2013/01/14 04:25 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
داستان کوتاه - LARTEN CREPSLEY - 2013/01/11, 09:21 PM
RE: داستان کوتاه - nikoo1378 - 2013/01/11, 11:50 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/13, 12:18 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/14, 11:57 AM
RE: داستان کوتاه - LARTEN CREPSLEY - 2013/01/14 04:25 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/16, 03:39 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/01/16, 04:31 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/17, 01:51 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/18, 02:14 AM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/22, 11:10 AM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/22, 10:24 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/28, 08:51 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/02/04, 07:28 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/04, 09:32 PM
RE: داستان کوتاه - ramin 99 - 2013/02/04, 09:41 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/05, 02:23 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/02/05, 03:30 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/02/12, 02:41 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/23, 06:25 PM
RE: داستان کوتاه - ramin 99 - 2013/02/23, 08:21 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/26, 09:36 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/02/27, 01:34 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/03/06, 02:38 PM
RE: داستان کوتاه - Shun melina - 2013/07/28, 06:55 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/08/08, 05:56 PM
RE: داستان کوتاه - megumi - 2013/08/10, 02:33 PM
RE: داستان کوتاه - hadiseh - 2013/08/10, 04:51 PM
RE: داستان کوتاه - *Tresa* - 2013/09/11, 09:18 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/09/15, 03:54 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/09/20, 11:45 PM
RE: داستان کوتاه - #*Roxanne*# - 2013/09/21, 09:32 AM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/10/08, 05:35 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/10/08, 07:14 PM
RE: داستان کوتاه - Ano - 2013/10/08, 08:48 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/10/16, 06:39 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/10/29, 05:44 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/11/04, 05:16 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/11/05, 04:12 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/21, 11:38 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/21, 11:42 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/22, 12:38 AM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/22, 02:26 AM
RE: داستان کوتاه - Mohabat69 - 2013/11/22, 09:07 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/12/13, 12:31 PM
RE: داستان کوتاه - losi love - 2013/12/14, 03:29 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/12/18, 09:00 PM
RE: داستان کوتاه - ciel - 2015/11/05, 01:15 PM
RE: داستان کوتاه - digimon81 - 2015/11/05, 01:35 PM
RE: داستان کوتاه - sakuno - 2016/03/15, 02:27 PM
RE: داستان کوتاه - diana king - 2016/03/15, 03:42 PM
RE: داستان کوتاه - zhou yu - 2016/03/15, 03:59 PM
RE: داستان کوتاه - Evil - 2016/06/10, 08:56 AM
RE: داستان کوتاه - sakuno - 2016/03/16, 07:30 PM
RE: داستان کوتاه - Evil - 2016/06/10, 08:58 AM
RE: داستان کوتاه - diana king - 2016/06/10, 01:23 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/28, 09:38 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/29, 12:37 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/29, 04:36 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/30, 05:49 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/31, 04:01 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/08/01, 09:18 AM
RE: داستان کوتاه - گارا - 2018/02/03, 10:46 PM
RE: داستان کوتاه - Hal7283 - 2019/12/23, 12:31 AM
داستان های جذاب - zari.f - 2013/10/08, 08:11 PM
من منم تو تویی!!!! - naruto106 - 2013/10/12, 08:23 PM
خیلی وقت ها........ - zari.f - 2013/10/16, 01:16 PM
ترازوی مرد فقیر - Maia - 2014/04/16, 11:33 AM
محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/18, 08:14 PM
RE: محاکمه عشق - .:shaghayegh:. - 2014/04/20, 08:37 PM
RE: محاکمه عشق - افسون - 2014/04/20, 08:43 PM
RE: محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/21, 07:17 AM
RE: محاکمه عشق - mohraf - 2014/04/21, 11:49 AM
RE: محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/21, 12:20 PM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/26, 01:30 PM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/26, 04:25 PM
RE: امید به زندگی - Yurei - 2014/04/27, 07:47 AM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/27, 06:17 PM
بیمارستان روانی - Maia - 2014/06/04, 06:53 PM
RE: بیمارستان روانی - tired - 2014/06/04, 07:00 PM
RE: بیمارستان روانی - Maia - 2014/06/04, 07:08 PM
اجازه؟ - sweet girl - 2014/11/04, 09:17 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
smile شیوه ی زندگی کاراکتر کدوم داستان رو دوست داری؟! diana king 12 3,222 2021/02/26 06:30 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
  داستان ها مهم ترن یا نویسنده ها؟ diana king 33 6,954 2021/02/26 05:19 PM
آخرین ارسال: heraa
  چطور داستان فانتزی بنویسیم؟ diana king 5 1,447 2021/02/04 06:43 PM
آخرین ارسال: diana king
  داستان کوتاه : گفتگو با خدا Franky 4 1,266 2018/10/27 07:52 PM
آخرین ارسال: Franky
  داستان کوتاه : چقدر پول می گیری ؟ Franky 8 2,068 2018/09/28 07:23 PM
آخرین ارسال: Franky



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 18 مهمان