زمان کنونی: 2024/06/29, 04:51 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/29, 04:51 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه : گفتگو با خدا

نویسنده پیام
Franky
Miss. Frankenstein



ارسال‌ها: 921
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 126.0
ارسال: #1
داستان کوتاه : گفتگو با خدا
دختر کوچولو به مادر خود گفت : مامان کجا می ری؟
مادر گفت : عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم ، خیلی زود برمی گردم اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت
دختر به مادرش گفت : مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟
مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت : من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود
کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت و لباس های خود را بیرون آورد و گفت : مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم
اما مادر اعتنایی نکرد و گفت : این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است حرف های تو چه معنی ای می دهد؟
دختر ملتمسانه گفت : مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن فقط با من بیا
مادر نیز علی رغم میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت : رسیدیم
در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت : من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست این رفتار تو اصلا زیبا نبود
کودک جواب داد : مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟
آیا سخن گفتن با خدا لذت بخش تر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟ وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده ی خدا. مادر هیچ نگفت و ساکت ماند …
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2018/10/17 04:37 PM، توسط Franky.)
2018/10/17 04:37 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
داستان کوتاه : گفتگو با خدا - Franky - 2018/10/17 04:37 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
smile شیوه ی زندگی کاراکتر کدوم داستان رو دوست داری؟! diana king 12 3,218 2021/02/26 06:30 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
  داستان ها مهم ترن یا نویسنده ها؟ diana king 33 6,940 2021/02/26 05:19 PM
آخرین ارسال: heraa
  چطور داستان فانتزی بنویسیم؟ diana king 5 1,445 2021/02/04 06:43 PM
آخرین ارسال: diana king
  داستان کوتاه LARTEN CREPSLEY 156 28,211 2019/12/23 12:31 AM
آخرین ارسال: Hal7283
  داستان کوتاه : چقدر پول می گیری ؟ Franky 8 2,068 2018/09/28 07:23 PM
آخرین ارسال: Franky



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان