داستان کوتاه : ایمان کوهنورد به خدا

[abaneh]

(2018/09/16 12:53 PM)گارا نوشته شده توسط:  یعنی عقلش بهش گفته اون بالا بمون و هیچ کاری نکن تا یخ بزنی ؟
به نظر من این ترس باعثشه نه عقل

این داستان واقعی که نیست میشه گفت یه مثال از شرایط انسانهاس.
اینجور بهش نگاه کن، وقتی یکی به مشکل برمیخوره که هیچکاری از دستش برنمیاد، شروع میکنه دست به دامن خدا شدن. اونموقع بسته به شرایطش خدا یه چیزی بهش میگه، به این کوهنورد میگه طنابت و پاره کن و به من ایمان داشته باش که من جونت و نجات میدم .اما این کوهنورد از عقلش استفاده کرد و عقلش با توجه به تجربیاتش که توی کوهنردی نباید طنابت و رها کنی عمل کرد.یعنی همون ترس که میگی.