نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز

[niloufar.alz]

نامه ی پنجم جودی به بابا لنگ دراز : ( چهارشنبه )

بابا لنگ دراز عزیز :

اسمم رو عوض کردم!

تو لیست هنوز " جروشا " هستم ، اما جای دیگه " جودی " ام. خیلی بده ، نه؟ اجباره که تنها اسم مستعاری رو به خودت بدی که تا حالا داشتی؟ اگرچه که تقریبا میشه گفت من " جودی " رو نساختم. این چیزیه که " فری پرکین " عادت داره منو خطاب کنه.

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

آرزو داشتم که خانم " لیپت " سلیقه بیشتری تو انتخاب اسم بچه ها بکار می برد. اون اسم فامیلی ها رو از دفترچه تلفن برداشته _ " ابوت " رو توی صفحه ی اول پیدا می کنه! "_ اون اسم های مسیحی رو از همه جا بر میداره ؛ " جروشا " رو از روی سنگ قبر برداشته. من همیشه از این اسم متنفر بودم. اما حالا " جودی " رو دوست دارم. یه اسم غیر منطقیه. این اسم متعلق به اون دسته از دختر هاییه که من نیستم _ یه دختر مهربون با چشم های آبی کوچیک ، که خانوادش لوسش کردن ، کسی که توی تمام زندگیش حرف خودشو به کرسی می نشونه بدون هیچ توجهی _ بهتر نیست دوسش داشته باشیم؟هر عیب و ایرادی که من داشته باشم ، هیچ کس نمی تونه منو متهم به این کنه که خونوادم لوسم کردن!اما خیلی جالبه که این جور وانمود کنی. دفعه های بعدی لطفا منو " جودی " خطاب کن.
می خوای یه چیزی رو بدونی؟من 3 جفت دستکش بچگانه دارم. من دستکشی داشتم که یه قسمتش برای انگشت شست بود و یه قسمت برای چهار انگشت دیگه که از درخت کریسمس سال قبل مونده بود ، اما نه دستکش واقعی با پنج تا انگشت. من دایم اونارو بیرون میارم و هر چند وقت پرشو می کنم. این تمام اون چیزیه که نمی تونم تو کلاس بپوشم.

زنگ شام ! خداحافظ !


لطفا نظر و تشکر و هم چنین اعتبار ( البته اگه خوشتون اومد ) یادتون نره!!
خواستین بگین بازم بذارم!!