زمان کنونی: 2024/07/01, 07:09 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/07/01, 07:09 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 20 رأی - میانگین امتیازات: 4.95
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه

نویسنده پیام
kiana1
کاربر فعال پارک انیمه



ارسال‌ها: 190
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 75.0
ارسال: #82
RE: داستان کوتاه
آفتاب به سر منزل غروب نزدیک می شد. قورباغه زشت نزاری کنار لجن زار کوچکی نشسته و حیران مانده بود، فکر می کرد، سیر و سیاحت می کرد، آسمان آبی را چمن های زیبا را، گل های فرح بخش را درختان سبز و خرم را، پرندگان خوش آواز را، گل و گیاهی را که کنار لجن زار روئیده بود و آبی را که میان آن می درخشید و هر آن چه را که پیرامونش دیده می شد بی ترس، بی شرم و بی خشم تماشا می کرد. حیوان بدمنظر و ضعیفی بود، ولی مانند هر مخلوق، خود را صاحب جان و حیات می دانست و شکوه و جلال طبیعت در چشمانش منعکس می شد، ناگاه کشیشی نزدیک شد و چون قورباغه سیاه و زشت را دید پاشنه اش را بر سر او نهاد، سپس زن زیبایی با نوک چترش چشم او را ترکاند.
پس ناگاه چهار کودک دبستانی. که هر یک را چهره ای چون آسمان شفاف و چون ماه درخشان بود رسیدند، چون قورباغه زشت را دیدند شادی کنان به وی هجوم آور شدند و بشکنجه و آزارش پرداختند. قورباغه خود را با سر شکافته و چشم ترکیده به میان لجن زار کشاند. کودکان با چوب های نوک تیز چشم ترکیده اش را شکافتند و این حیوان ضعیف را که ناله یی از او شنیده نمی شد و یگانه جرمش زشتی و کراهت منظرش بود. به سختی مجروح کردند.
خون از هر عضوش جاری شد. کودکان دست از کارشان بر نداشتند و با ضربات چوب و سنگ یک پای قورباغه را هم قطع کردند. حیوان مجروح با نیمه جانی خود را به بدورترین نقطه لجن زار کشاند و در پناه مشتی گیاه، دور از دسترس کودکان قرار گرفت. اطفال هر یک سنگ بزرگی بر سر دست آورند تا کار قورباغه را بسازند و قورباغه هم زیر علف بحال ضعف افتاد و منتظر شکنجه آخرین ماند. در آن اثنا گاری بزرگی نزدیک شد، الاغ لاغر و ناتوانی که هر قدم که برمی داشت پنداشتی قدم آخرش است این گاری سنگین را می کشید و پیاپی ضربات چوب و زنجیر گاریچی پشتش را شیار می کرد. راه عبور این گاری از وسط لجن زار بود. چون الاغ با این محل رسید و پا در لجن زار نهاد اطفال از سنگ انداختن بر سر قورباغه خویشتن داری کردند و تماشای له شدن حیوان مظلوم و بی صدا را زیر چرخ های گاری فرحبخش تر انگاشتند ـ الاغ با گاری سنگین در لجن زار پیش رفت اتفاقاً کنار بته علفی قورباغه مجروح را دید و ظاهراً دانست که هماندم زیر چرخ های گاری له خواهد شد. خود بی اندازه بیچاره و ناتوان بود ولی از مشاهده این حیوان زشت روی که ظلم و شقاوت بشری به چنین روز سیاهش انداخته بود متأثر شد و بر وی رحمت آورد. با آنکه پیاپی ضربات چوب و زنجیر بر گرده اش می رسید و صاحب گاری با فریاد گوش خراش خود براه رفتن فرمانش می داد، ایستاد و تکان نخورد، لحظه یی حیوان مجروح را بوئید ـ سپس با حرکتی سخت و مافوق طاقتش گاری را به سمت دیگر گرداند و چرخ های آن را طوری قرار داد که هنگام عبور آسیبی بر حیوان مجروح وارد نیاید. آنگاه به زحمت از لجن زار خارج شد. بی آن که کمترین صدمه ای از چرخهای گاری بر قورباغه وارد آید.
بچه ها از حیرت برجای خشک شدند و یکی از آنان ندایی شنید که گفت نیکوکار و رحیم باش

ویکتور هوگو
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/12/15 07:36 AM، توسط kiana1.)
2013/12/13 12:31 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
داستان کوتاه - LARTEN CREPSLEY - 2013/01/11, 09:21 PM
RE: داستان کوتاه - nikoo1378 - 2013/01/11, 11:50 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/13, 12:18 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/14, 11:57 AM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/16, 03:39 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/01/16, 04:31 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/17, 01:51 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/18, 02:14 AM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/22, 11:10 AM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/01/22, 10:24 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/01/28, 08:51 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/02/04, 07:28 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/04, 09:32 PM
RE: داستان کوتاه - ramin 99 - 2013/02/04, 09:41 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/05, 02:23 PM
RE: داستان کوتاه - Nunnally - 2013/02/05, 03:30 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/02/12, 02:41 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/23, 06:25 PM
RE: داستان کوتاه - ramin 99 - 2013/02/23, 08:21 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/02/26, 09:36 PM
RE: داستان کوتاه - زاواره - 2013/02/27, 01:34 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/03/06, 02:38 PM
RE: داستان کوتاه - Shun melina - 2013/07/28, 06:55 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/08/08, 05:56 PM
RE: داستان کوتاه - megumi - 2013/08/10, 02:33 PM
RE: داستان کوتاه - hadiseh - 2013/08/10, 04:51 PM
RE: داستان کوتاه - *Tresa* - 2013/09/11, 09:18 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/09/15, 03:54 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/09/20, 11:45 PM
RE: داستان کوتاه - #*Roxanne*# - 2013/09/21, 09:32 AM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/10/08, 05:35 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/10/08, 07:14 PM
RE: داستان کوتاه - Ano - 2013/10/08, 08:48 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/10/16, 06:39 PM
RE: داستان کوتاه - yotab - 2013/10/29, 05:44 PM
RE: داستان کوتاه - zari.f - 2013/11/04, 05:16 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/11/05, 04:12 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/21, 11:38 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/21, 11:42 PM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/22, 12:38 AM
RE: داستان کوتاه - omid237 - 2013/11/22, 02:26 AM
RE: داستان کوتاه - Mohabat69 - 2013/11/22, 09:07 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/12/13 12:31 PM
RE: داستان کوتاه - losi love - 2013/12/14, 03:29 PM
RE: داستان کوتاه - kiana1 - 2013/12/18, 09:00 PM
RE: داستان کوتاه - ciel - 2015/11/05, 01:15 PM
RE: داستان کوتاه - digimon81 - 2015/11/05, 01:35 PM
RE: داستان کوتاه - sakuno - 2016/03/15, 02:27 PM
RE: داستان کوتاه - diana king - 2016/03/15, 03:42 PM
RE: داستان کوتاه - zhou yu - 2016/03/15, 03:59 PM
RE: داستان کوتاه - Evil - 2016/06/10, 08:56 AM
RE: داستان کوتاه - sakuno - 2016/03/16, 07:30 PM
RE: داستان کوتاه - Evil - 2016/06/10, 08:58 AM
RE: داستان کوتاه - diana king - 2016/06/10, 01:23 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/28, 09:38 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/29, 12:37 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/29, 04:36 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/30, 05:49 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/07/31, 04:01 PM
RE: داستان کوتاه - HERMAN - 2017/08/01, 09:18 AM
RE: داستان کوتاه - گارا - 2018/02/03, 10:46 PM
RE: داستان کوتاه - Hal7283 - 2019/12/23, 12:31 AM
داستان های جذاب - zari.f - 2013/10/08, 08:11 PM
من منم تو تویی!!!! - naruto106 - 2013/10/12, 08:23 PM
خیلی وقت ها........ - zari.f - 2013/10/16, 01:16 PM
ترازوی مرد فقیر - Maia - 2014/04/16, 11:33 AM
محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/18, 08:14 PM
RE: محاکمه عشق - .:shaghayegh:. - 2014/04/20, 08:37 PM
RE: محاکمه عشق - افسون - 2014/04/20, 08:43 PM
RE: محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/21, 07:17 AM
RE: محاکمه عشق - mohraf - 2014/04/21, 11:49 AM
RE: محاکمه عشق - rengo1374 - 2014/04/21, 12:20 PM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/26, 01:30 PM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/26, 04:25 PM
RE: امید به زندگی - Yurei - 2014/04/27, 07:47 AM
RE: امید به زندگی - _lady.bird_ - 2014/04/27, 06:17 PM
بیمارستان روانی - Maia - 2014/06/04, 06:53 PM
RE: بیمارستان روانی - tired - 2014/06/04, 07:00 PM
RE: بیمارستان روانی - Maia - 2014/06/04, 07:08 PM
اجازه؟ - sweet girl - 2014/11/04, 09:17 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
smile شیوه ی زندگی کاراکتر کدوم داستان رو دوست داری؟! diana king 12 3,222 2021/02/26 06:30 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
  داستان ها مهم ترن یا نویسنده ها؟ diana king 33 6,954 2021/02/26 05:19 PM
آخرین ارسال: heraa
  چطور داستان فانتزی بنویسیم؟ diana king 5 1,447 2021/02/04 06:43 PM
آخرین ارسال: diana king
  داستان کوتاه : گفتگو با خدا Franky 4 1,266 2018/10/27 07:52 PM
آخرین ارسال: Franky
  داستان کوتاه : چقدر پول می گیری ؟ Franky 8 2,068 2018/09/28 07:23 PM
آخرین ارسال: Franky



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 16 مهمان