کارتون شجاع - Brave

[mahya ozora]

شاه فرگوس برای تولد دختر کوچیکش مریدا یه کمون تیراندازی هدیه می ده. مریدا با تیر یه پری جنگلی رو هدف می گیره و بلافاصله بعدش یه خرس بزرگ وحشی یه اسم موردو به خانواده پادشاه حمله می کنه. مریدا و مامانش فرار می کنن ولی شاه فرگوس در مقابل خرس ایستادگی می کنه و پای چپش رو از دست می ده. سال ها بعد وقتی مریدا 16 ساله می شه و خواهر بزرگ سه قلوهایی به اسم همیش، هریس و هوبرت شده، مادرش ملکه الینور بهش می گه که باید با یکی از پسرهای هم پیمانان پدرش ازدواج کنه. الینور به دخترش می گه این یه رسم قدیمی هست و براش افسانه ای از شاهزاده ای که این رسم رو زیرپا گذاشت و باعث نابودی کشورش شد، تعریف می کنه. مریدا نمی خواد ازدواج کنه.
هم پیمانان شاه فرگوس، مکینتاش، مک گوفین و دینگ وال با پسرهای بزرگشون به قلعۀ شاه فرگوس میان تا توی مسابقه ای شرکت کنن که جایزه اش ازدواج با مریداست. مریدا توی مسابقه شرکت می کنه و هر سه پسر رو شکست می ده. الینور عصبانی می شه و مریدا با عصبانیت قصر رو ترک می کنه و توی جنگل می ره. یه پری جنگلی مریدا رو به کلبۀ یه جادوگر که می خواد هر جور شده جادوگر بودنش رو انکار کنه، می بره و اون جادوگر حاضر می شه با یه تیکه کیک کاری کنه که ذهنیت الینور نسبت به ازدواج مریدا عوض بشه.
مریدا کیک رو به مادرش می ده ولی این باعث می شه که مادرش به یه خرس بزرگ شبیه موردو تبدیل بشه ...