گفت و گو بین کاراکتر های فاینال فانتزی

[Rufus Shinra]

رافوس:
دیگه طاقت این همه توهین رو ندارم. اگه آیریس جان تا 7 شب نیان مجبورم بهت چپ چپ نگاه کنم تا زورت علی الحساب نصف بشه.

[ramin 99]

کارت نیست منو بزنی رافوس
قدرت منو دست کم گرفتی

[ramin 99]

زور من نصف بشه
بسی خیال باطل
تو هیچکاری نمیتونی بکنی

[Rufus Shinra]

رافوس:
باید سعی کنم به اعصابم مسلط باشم حتی اگه بی ادبی کنین مجبورم باهاتون مدارا کنم چون وقتی یاد نگرانی های مادرتون میفتم دلم کباب میشه. باید نجاتش بدم وگرنه بخاطر این همه دلشوره ای که داره ممکنه آخرش زبونم لال ... البته اجازه نمیدم این اتفاق بیفته و بالاخره توی پارک بهش میگم که میخوام خانواده رو از شر افکار انتقام جویانه (افکار کاداج و کلود) خلاص کنم و البته همون جا ازش خواستگاری کنم!!!

[Roya]

لا اله الا الله !!!!
اول ببخشید من دیشب یه دفعه ای رفتم ! مادر آیریسی که میگین خودش یه مادر داره که براش نگرانه !!! درس زیاد داشتم الانم باز مجبورم برم !!
فقط چون مهمونی دیشب کلا داغون شد ... مهمونی امشب برگزار میشه !!
اگه نتونستم بیام پسرم کاداج و برادراش از بقیه پذیرایی می کنن ....

[Roya]

کاداج غیرتی نشو درست میشه ....
مثل کلود ....
من می خوام تا آخر عمر خدمتکار بچه هام باشم !!!! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Rufus Shinra]

رافوس:
نه کجا میرین. تشریف داشتین. تازه میخواستم با شما قرار پارک رو بزارم. باید راجع به مسائل بسیار مهمی با هم صحبت کنیم. نجات خانواده الان در درجه اوله. باید به پسراتون بگین نیفتن به جون همدیگه و زبون این جنسیس رو که خیلی دازه(2 متره) کوتاهش کنین و بهش احترام به بزرگتر رو یاد بدین.

[Rufus Shinra]

رافوس:
اولویت های من:
1_نجات جان آیریس
2_نجات پسران آیریس که هنوز خیلی جوونن و کلشون داغه!
3_قرار گذاشتن در پارک
4_(فعلا ببینم 3 تای اول اتفاق میفته یا پسرای لجبازش مانع میشن)

[ramin 99]

مواظبت حرفات باش
زبون خودت 2 متره
دیدی که مادر اریس داره میره
واسه خودت تنهایی تو پارک بشین

[Rufus Shinra]

رافوس:
من که کم نمیارم. تا رسیدن به اهدافم همیشه دور و بر خونتون کِشیک میدم!