گفت و گو بین کاراکتر های فاینال فانتزی

[Rufus Shinra]

رافوس:
آیریس کجایی کجایی؟
آیریس چه بی وفایی
ما رو سپردی به تنهایی
میدونستی ملکه آرزوهایی؟

گرسنگی رو میشه تحمل کرد
میشه انسان ها رو مطیع خود کرد
میشه دنیا رو بدون کلود هم فتح کرد
اما نمیشه بدون تو دیگه زندگی کرد

[KÅGÂMÎ ♥]

تعطیل منظورم اینکه تو همه کارا رو دوست داری. پس بنابراین نمیدونم کدومو انجام میدی.

[Kadaj]

رئیس تو داری منو عصبانی می کنی!!!!!!!!!!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاسان صبر کن کجا داری میری؟ میخوای با موتور برسونیمت شینرا ( خونه ) ؟؟

[KÅGÂMÎ ♥]

کاسان کیه؟؟؟ یگانه سازی چیه؟؟؟ مامان کجاست . رافوس جواب خصوصیمو بده .

[Rufus Shinra]

رافوس:
ایده لوز جالب بود. برای اولین باز از سلول های خاکستری مغزش استفاده کرد.
ولی کاداج جان من تقصیری ندارم. منو نکش خب زود داری قضاوت میکنی. شاید واقعا عاشق شده باشم. شاید هم این چیزایی که دارین به خوردم میدین مستم کرده باشن. همه چی ممکنه و یادتون نره که غیر ممکن، ممکن نیست.

[Rufus Shinra]

رافوس:
من یعنی رئیس بزرگ پیشنهاد میدم که میتونین کاسان رو با لامبورگینی من ببرین هیچ اشکالی نداره. الان این قدر خوشحالم که میخوام بعد از مهمونی پیاده برم خونه.(کسی لطفا غیرتی نشه اما من واقعا یه حس رومانتیک نسبت به ایشون پیدا کرده ام)

[KÅGÂMÎ ♥]

ای کلک عاشق کی شدی؟؟؟ من همیشه از مغزم استفاده میکنم تو نمیکنی. بی ادب

[ramin 99]

لامبور گینی چیه ؟
کاسان چیه ؟ چه خبره اینجا
یگانه سازی چیه ؟
مهمونی بهم خورده حالم گرفته س

[Kadaj]

کاسان به زبون ژاپنی یعنی مادر.
لوز نگو که نمی دونی یگانه سازی چیه!!!!!!!!!!!

رئیس .....وانمود نکن احمقی..تو داری واسه مادرمن نقشه می کشی تا نقشه هات رو اجرا کنی!!

احیاناً کسی به غیر از من و کاسان دوبله فارسی نجات کودکان رو ندیده؟؟؟! واقعاً که معرکه ست .اعتراف می کنم واقعاً کم اوردم!!

[KÅGÂMÎ ♥]

من که دارم بالا میارم . راست میگم دیگه با پیام خصوصی نمیفهمند جشن داریم و نمیان.