ایفا نقش در انیمه شاهزاده تنیس

[aika_chan]

(آکایا درحالی که قیافه مظلوم به خود میگیره)تزوکا سنپای!من که این همه راه میام برات!آموزش میدم به بچه هات!راه میام با ایجی سانات!بزارم برم؟

[Noctis_P]

با لحنی کاملا جدی و کوبنده می گویم:می تونی بری ،می تونی ساکت بشی ،می تونی 500 دور دور زمین بدوئی و می تونی نوشیدنی جدید اینویی رو بخوری

[aika_chan]

(آکایا خودش رو جمع و جور کرد و گفت)تزوکا سان حواست باشه داری چیکار میکنی،من میرم بدوئم

[Noctis_P]

من:الان مثلا تهدید کردی؟ ،ایجی از اونجا بیا پایین ،اینویی زود تر برو بالا ،مومو ریوما برین داخل زمین!

[ⓜⓡ.TERABYTE]

اینویی : من نوشیدنیمو به کی بدم !!!!!

[Noctis_P]

من (از اونحایی که امروز خیلی عصبانیم):میتونی بریزیش تو سطل آشغال یا میت‌ونی خودت بخوریش!

[Ryoma]

ریوما : من آمادم مومو م الان میاد

[ملیکا ایچیزن]

فوجی: نه اینویی نریزش دور...من می خوام امتحانش کنم ^_^

[ⓜⓡ.TERABYTE]

بیا بخور

بعد نظرت رو هم بگو

با خودش : فقط امدیوار زیادی نباشه

[ملیکا ایچیزن]

(هورتی نوشیدنی رو می نوشم و) خییییییییییییلی خوب بود یه حس جالب دارم .حس می کنم بدنم پر از انرژی شده ^_^