ایفا پاندای کونگ فو کار

[Ender Creeper]

ناگهان از پنجره های قصر شن، بمب گاز اشک آور میوفته داخل که شبیه شاخ هستش. یعنی کی؟ هوندون!
دود همه جارو فرا میگیره و هوندون، در قصر رو باز میکنه.
هوندون: من اینجام! اومدم که به شما ملحق بشم! تا بتونم اون خیکّیِ گامبالو رو یه بار هم که شده، ضایه کنم!

[ⓜⓡ.TERABYTE]

Spoiler (Click to View)

بچه ها ادامه بدید سریع

اگوی بیدار می شود : قدر سرم درد می کنه اخخ

لک لک : استاد اگوی شن و ... چی 

[Ender Creeper]

همزمان در کاخ شن:
هوندون: وقتی که این پنگ کوچولو گفت که قراره از پو اتقام بگیریم، داشتم بال درمیاوردم! حالا هم کلّی بمب جدید طرّاحی کردم!
مطمئنم که توی مبارزه با پو و پنج آتشین، بهمون کمک میکنه!

[ⓜⓡ.TERABYTE]

Spoiler (Click to View)

چقدر دشمنانمان زیاد شدن اهای نقش مثبتا بیاین که اگویتون و کشتن

[Miikasa Ackerman]

ببری از بین پله ها میپرهه و به سمت استاد شیفو میره و تعظیم میکنه
:استاد....تایلانگ....برگشته!...خبر دادن استاد اوگوی در خطره بهتره عجله کنیم!

در نقش رییس گرگ ها:
چکشمو میچرخونم و به گرگ ها حرکات یاد میدم
:وقتی با یه چاقالو روبه روبه میشید به شکمش ضربه میزنید!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ⓜⓡ.TERABYTE]

لک لک به سمت شیفو و  ببری :  استاد اگوی در خطره استاد که فعلا پیش ماست _ تایلانگ برگشسته پس استاد می خواست اینو بگه 

[Miikasa Ackerman]

با تعجب به لک لک نگاه کردم:تایلانگ؟مگه نمرده؟

[ⓜⓡ.TERABYTE]

لک لک : مگه خودت نگفتی بله استاد اگوی هی می گقت تایلانگ و شن و بعد افتاد سرش خورد به مجسمه الا هم هیی یادش نمی یاد 

اگوی : تایلانگ و شن و دارن نقشه می کشن برای حمله به قصر از اون دنیا خبر افتادم 

[Ryoma]

تانگ فو :
زود باشین دیگه تا اونجایی که من می دونم اونا فهمیدن ما می خوایم بهشون حمله کنیم ولی فقط می دونن که تایلانگ و شن می خوان بهشون حمله کنن.

[Ender Creeper]

هوندون:
من الان این وسط چیکاره ام؟ یه مقام و منصبی چیزی بدید دیگه! فقط گفته باشَما! من با هیچکدوم از اونا کاری ندارم، فقط میخوام پو رو یه بار هم که شده، بد ضایه کنم! بعدش ازتون جدا میشم!