کوگامه دختر عادی ایه که یک خانواده با اصل و نسب داره و توی یه معبد ژاپنی چندهزار ساله زندگی میکنه. پدربزرگش هم مدام توی گوشش میگه که توی سرداب زیر عمارت یک هیولا زندگی میکنه. کوگامه هیچوقت این داستان ها رو باور نمیکرده اما اتفاقی می افته، در سرداب باز میشه و کوگامه رو توی خودش میکشه و اون رو به 500 سال قبل میبره... زمانی که زمین در تسخیر جن ها و موجودات عجیب غریب بوده
توی این دنیا شباهت زیاد کوگامه به یکی از قدرتمندترین زن های زمان به اسم کیکیو که صاحب و نگهبان طلسمی به اسم "شیکون نو تاما" بوده براش دردسر ساز میشه. شیکون نو تاما جواهریه که قدرت یک جن رو تا هزاران برابر زیاد میکنن و خیلی ها دنبال تسخیرش برای اهداف مختلف هستند.

سرتق ترین دزد جواهر هم پسر نیمه انسانیه به اسم اینویاشا که جواهر رو برای این میخواد که باهاش تبدیل به یه جن کامل شه و از ننگ نیمه انسان بودن در بیاد و هیچ جوری هم حاظر به کوتاه اومدن نیست. 50 سال قبل کیکیو موقع دزدیدن جواهر اینویاشا رو گیر میاره و با به تیر طلسم شده اونو به درخت میخ میکنه

به هر حال همه دنبال طلسم کیکیو هستن و به کوگامه حمله میکنن. و کوگامه بدون اینکه بدونه کاری میکنه که طلسم زندانی بودن اینویاشا شکسته شه و بعد از 50 سال خواب اینویاشا رو بیدار میکنه و از همه بدتر اینکه برای نجات خودش تیر طلسم شده رو از بدن اینویاشا بیرون میکشه و اونو آزاد میکنه....