پارک انیمه
ماجرای من،شما و کتاب - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: مباحث مفید (/forum-59.html)
+--- انجمن: کتابخانه (/forum-56.html)
+--- موضوع: ماجرای من،شما و کتاب (/thread-26076.html)

صفحه‌ها: 1 2


ماجرای من،شما و کتاب - shizuko yagami - 2016/08/18 06:12 PM

سلاممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اینجا خاطرات خودتون با کتاب ها،احساستون نسبت بهشون و....
رو مینویسیدمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اسپم ممنوعمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


ماجرای من و کتاب رویای نیمه شب^^ - shizuko yagami - 2016/08/19 04:49 PM

مادرم کتاب را روی دسته مبل گزاشت،از فرصت استفاده کردم و آن را قاپیدم و به اتاق رفتم!‍
روی تخت برادرم شیرجه زدم و کتاب را از اول شروع کردم!تبلیغش را توی تلوزیون دیده بودم!
15 دقسقه بعد
نمی توانم دست از کتاب بکشم،بیچاره هاشم!دل به کسی دوخته که وصالش ممکن نیست!اگر ریحانه بداند که هاشم چقدر دلباخته اوست...
مادرم برای شام صدایم کرد!
تمام مدت شام خوردن را به هاشم و ریحانه و ابورتجح فکر میکنم!
بعد شام:
دوباره نشستم پای کتاب
نگو...مسرور هم عاشق ریحانه شده؟
مادرم صدایم کرد تا گردنم را صاف کنم!میکوید اگر کله ام همش توی کتاب و گوشی باشد و ورزش نکنم هیچی نمی شوم!
درگر وقت خواب شده!مادرم سعی میکند کتاب را بزور بگیرد ولی موفق نمی شود!
مادرم که بیرون رفت کتاب را قایم کردم!رفتم که آب بخورم!وقتیکه برگشتم کتاب نبود!
5دقیقه بعد
همه خوابیده اند!
گوشی مادرم را بر میدارم و با چراغ قوه اش دنبال کتاب میگردم!به اتاق عقب میروم!باید مواظب باشم کسی بیدار نشود!
کتاب توی کشو کامپیوتر است!
بی صدا برش میدارم!
شروع میکنم به خواندن!
1 ساعت بعد
خوابم می آید خمیازه ای میکشم!
کتاب به اوج هیجان خود رسیده،ولی من خوابم می اید!
صفحه کتاب را حفظ میکنم و کتاب را میبندم!
ولی نه،من میخواهم زودتر ببینم بقیه اش چه میشود!
کتاب را باز میکنم،شروع میکنم به خواندن!
1 ساعت بعد :
کتاب تمام شد،هاشم باریحانه ازدواج کرد
قنوائ‍ با حماد
رشید با امینه
مرجان صغیر هم مرد
وااای اذان گفت
باید پدرم و مادرم را بیدار کنم.........


RE: ماجرای من،شما و کتاب - diana king - 2016/08/25 09:41 AM

می دونین نصفه شب یواشکی و زیر پتو کتاب خوندن چه حسی داره؟!
اصلا یه لذتیه که وصف نشدنیه...
فقط تنها خطرش موقعیه که یه نفر بیدار میشه که بره آب بخوره!
اون وقته که مچت گرفته میشه و تا دو هفته نمی تونی این کارو بکنی!
اما بعد از دو هفته...


RE: ماجرای من،شما و کتاب - Lelouch.B - 2016/09/18 10:01 AM

تصویر: richedit/smileys/YahooIM/95.gif من خودم عاشق کتابم مخصوصا رمانی و  داستانی باشند یا حالت آیا میدانید یا حالت معمایی داشته باشه! از درسی متنفرم
تصویر: richedit/smileys/YahooIM/95.gif یادمه بعد از امتحان مطالعات که بچه ها حالشون بهم میخورد رفتیم تو حیاط روز آخر مدرسه بود یکی از بچه ها اینقدر از مطالعات بدش میومد که شروع کرد به پاره کردن کتاب آقا این کرد بقیه هم شروع کردن تمام هفتمی ها و هشتمی ها و نهمی ها پاره میکردن تا حدی که دیگه تمام حیاط کثیف شده بود ورقه پاره پاره شاید تنها کسی که نکرد منو دوستم بودیم ولی خب خانم ناظم اومد مجبور شون کرد تمام کاغذا رو جمع کنند بعد گفت از همه دو نمره انضباط کم میکنه ولی دیدیم نکرد.تصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/400.gif

تصویر: richedit/smileys/YahooIM/95.gif نتیجه اخلاقی 
حیاط رو کثیف نکنین بعد مجبورین تمیز کنین
وقتی ناظم ها میگن نمره انضباط کم میکنن مطمئن باشید یه طبل توخالی هستن!
خوش باشین! 


RE: ماجرای من،شما و کتاب - ❤Ereɴ Yeαɢer❤ - 2016/09/18 10:06 AM

ی خاطره بامزه من با ی کتاب سه جلدی به اسم آتش دزده
ی روز جوگیر شدم رفتم ی جلد این کتاب رو برداشتم تا بخونم ، شروع کردم به خوندن همون روز اول بود فکر کنم یا شایدم نه یادم نیس خلاصه تا نصفشو خوندم ، گفتم چرا اینقد بی معنیه!اولش خیلی بی معنی شروع شد!منکه هیچی نفهمیدم!
آقا رفتم جلد کتابو دیدم...نوشته بود جلد دومطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
داشتم جلد دو رو میخوندممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
باز رفتم نشستم از جلد یک خوندم جلد دو رو هم تا اونجایی رو که خوندم دیگه نخوندممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


RE: ماجرای من،شما و کتاب - Aisan - 2016/09/20 12:11 AM

یادم میاد یه مدت از بس کتاب می خوندم دیگه اجازه نداشتم سمت هرچیزی مشابه کتاب برم!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
فکر می کنم روزی دو جلد سرزمین اشباح می خوندم!(حالا اگر کتاب درسی بودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
هر اتفاق ناگواری هم می افتاد مادر بزرگوار می گفتن از بس از این چرت و پرت ها می خونیمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مثلا پام می شکست ؛ بعد ایشون می گفتن همش سرت تو کتابه جلوت رو نمی بینی خودت رو می زنی تو در و دیوار پات می شکنه!
من : مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه دِ آخه مادر من چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ربطی دارهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


RE: ماجرای من،شما و کتاب - shizuko yagami - 2016/09/20 12:28 AM

لذتی که کتاب خوندن داره،هیچی نداره
نه انیمه دیدن نه مانگا
حتی فیلم و انیمیشن هم نمی تونم اون حسو منتقل کنن
وقتی دستت عرق میکنه و لبه های کتاب فرو میره
وقتی یهو از صفحه ۲۵ میری صفحه ۲۹
وقتی به خودت میای و میبینی چقدر غوز کردی
وقتی میبینی فاصله چشمات تا صفحه کتا ۲ سانته
کتاب خوندن خیلی لذت بخش
:-)


RE: ماجرای من،شما و کتاب - !Emily - 2016/09/20 12:32 AM

هیچی مثل کتاب خوندن حال نمیده حتی اگه فیلم اون کتاب رو هم بسازن باز به پای خوندن کتاب و ورق زدن صفحات حال نمیده
مخصوصا موقع بهار بشینی رو مبل کولر هم روشن باشه بعد کتابم بخونی
اینقدر حال میده که نگو


RE: ماجرای من،شما و کتاب - saeideh joon - 2016/09/20 09:01 AM

من عاشق رمانم

مخصوصا رمان های عاشقانه...مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

یه رمان 600 صفحه ای رو توی دو روز خوندم. اونم تو کامپیوترم !

یه کتاب بود که مامانم از کتابخونه امانت گرفته بود بخونه. بعد هم مریض شد و نتونست که بخونه. منم کتاب و ورداشتم . فک کنم 400 صفحه ای بود. اسمش - همه خواستگار های من - بود. خیلی با حال بود. دو روز برای خوندنش فرصت داشتم. تو دو روز خوندمش!

من واقعا عاشق کتابخوندنم...مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه



RE: ماجرای من،شما و کتاب - aika_chan - 2016/09/20 10:43 AM

من و کتاب که خاطراتمون زیاده!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مثلا یکدفعه داشتم کتاب میخوندم و مستقیم رفتم تو درخت و سرم کبود شدمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
یکدفعه هم داشتم در حین کتاب خوندن از پله ها پایین میمودم و ناگهان جای یک پله دو تا پله رفتم و شترق!و دچار شکستگی دست و پا و یک ماه استلاجی شدممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اما من بیشتر از همه با هملت خاطره دارم چون اولین پی دی اف کتابی بود که میخوندم و کلی سرش مشکل داشتم!البته عاشقش هم شده بودم یادش بخیر بعد مرگ هملت تصمیم گرفتم تا آخر عمرم کتاب نخونم و تو ذهنم هملت رو یک شاهزاده خوشتیپ فرض میکردم که با دیدن فیلمش کلا نابودم کردنمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه