![]() |
دگرگون شده - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: مباحث مفید (/forum-59.html) +--- انجمن: کتابخانه (/forum-56.html) +--- موضوع: دگرگون شده (/thread-19125.html) |
دگرگون شده - vampire.girl.alice - 2015/05/22 07:38 PM شخصیت اصلی داستان یه دختره که ماجرا از 12 سالگی اون شروع میشه. اسمش جینه. یه شب سر میز شام با پدر و مادرش دعوا میکنه و شام نمیخوره و به اتاقش میره و درو قفل میکنه. روی تختش رو به پنجره دراز میکشه و به بیرون نگاه میکنه. یهو یک نور آبی کوچیک از دور میبینه. اولش بیخیال میشه. اما بعد از یک دقیقه نور انگار نزدیک تر شده ! بلند میشه و میره لب پنجره و پنجره رو باز میکنه. میبینه داره حرکت میکنه و به سمتش میاد، نور که نزدیک تر میاد،جین خیلی تعجب میکنه، اون یک تکه یخ خیلی کوچیکه! جین از تعجب خشکش زده و به تکه یخ نورانی خیره شده. ناگهان یخ با سرعت باور نکردنی به قلبش میچسپه و وارد قلبش میشه! جین خیلی عذاب میکشه،اون لحظاتی که تکه یخ وارد قلبش میشد خیلی درد داشت اما نمیتونست اصلا هیچ صدایی از خودش دربیاره. جین به زمین می افته و به مدت نیم ساعت از حال میره. وقتی بلند با بی حالی به سمت در میره و به محض اینکه دستش به دستگیره در میخوره، در یخ میزنه!! جین به خودش میاد و جیغ میزنه. میترسه و به عقب میره و به میز میخوره و با دست می افته روی تختش و تختش یخ میزنه و همینطور کف اتاقش! جین اتفاقی خودش رو توی آینه دید، موهای سفید مایل به آبی و چشمای آبی کمرنگ! جین چند بار با تعجب پلک میزنه اما خودش رو با همون مشخصات توی آینه میبینه! زود بلند میشه و محکم به در میکوبه و پدر و مادرش رو صدا میزنه اما جوابی نشنید! جین آروم میگیره و به کف دستاش نگاه میکنه،نیرویی رو داخشلون حس میکنه! نیرویی که میخواد بیرون بیاد و زیبایی خودش رو نشون بده. جین توی ذهنش یک الماس یخی رو تصور میکنه و تمام قدرتش با دست هاش یک الماس یخی میسازه.... توی این داستان مبحث گرگینه ،خون اشام و جادوگر هم وجود داره. شبیه الساس نه؟ ![]() حالا کی میخواد شرکت کنه به جز اون چند نفر که از قبل شرکت کردن؟ |