پارک انیمه
ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html)
+--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html)
+---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html)
+---- موضوع: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من (/thread-24373.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - Miikasa Ackerman - 2016/06/20 11:24 PM

نگاهی به مارتین میکنم
ارورا:بعد از توتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/400.gifتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/18.gif


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - Aisan - 2016/06/20 11:25 PM

فریاد میزنم
_دوست؟کدوم دوست؟پرس تو دست و پای من نیا،من به لطف تو دوستی رو فهمیدم!
مزاحم کارمن نشو،اون کیتی که می شناختی مرد!
با تمام وجود فریاد می زنم:
_تو کشتیش!!
جان صدایم میکند و من به سمتش می روم و پشت به پرس میگویم:
_من دیگه دوستی ندارم،دیگه فراموش کن.....همه چیز رو... و دیگه نزدیکم نشو،وگرنه...
چشمانم را می بندم:
میکشمت...
و به راهم ادامه میدهم،یعنی اگر او جلو دارم میشد این کاررا می کردم ؟؟...
من دیگر یک شیطان بودم شاید روزی مجبور به این کار میشدم..


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - white knight - 2016/06/20 11:28 PM

با صدا بلند میگویم
- منظورت چیه کیتی؟این همه سال کجا بودی؟
نمیدانستم حرف هایش از روی عصبانیت هست یا حقیقت دارد اما نمیذاشتم به این راحتی ها دوباره گمش کنم مچ دستش را گرفتم:صبر کن


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - Aisan - 2016/06/20 11:31 PM

با خشم نگاهش میکنم،رو به جان میگویم:
تو برو من خودم رو بهت میرسونم
سری تکان میدهد و میرود...
نگاهم را به کسی می اندازم که روزی حکم تنفس برای من داشت و منتظر می مانم تا حرفی بزند


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - white knight - 2016/06/20 11:33 PM

مهکم مچش رافشار میدهم بعد از این همه سال دوست داشتم در آغوشش بگیرم اما خشم توی چشماش خیلی زیاد بود با نگرانی پرسیدم:کجا بودی؟


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - Aisan - 2016/06/20 11:36 PM

میخندم!بلند!درست مثل آن لحظه ای که کسی به جنون میرسد!
_مزخرف نگو پرس!..من کجا بودم ؟؟جهنم بودم؛میفهمی؟؟جهنم!!


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - white knight - 2016/06/20 11:41 PM

نگرانی وویلا را حس میکنم اما ما دورتر از اونا وایسادیم باید با کیت حرف بزنم نگرانش بودم حالش اصلا خوب نبود در این مواقع اصلا کار درستی نبود که با کیتارا بحث کنی چون حالش بدتر میشد تصمیم گرفتم سوال های مهمم را برای بعد بگذارم با مهربانی میگم:مهم اینه الآن همه چیز تموم شده کیت ما همدیگرو پیدا کردیم نه؟
دستانم را باز میکنم تا در آغوشش بگیرم...


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - Aisan - 2016/06/20 11:45 PM

تشنه آغوش دختری که روبه رویم ایستاده بود بودم اما برخلاف میل پسش میزنم و می گویم:
به من نزدیک نشو!


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - ღ♪ℓ¡αŋα♪ღ - 2016/06/20 11:48 PM

به کیتارا و پری نگاه میکنم ، من دورتر از ان دو پیش ارورا و مارتین ایستاده و بودم و فقط تماشا میکردم . نمیتوانستم کاری کنم ، ان ها باید باهم حرف میزدند اما از طرفی هم نمیتوانستم پری را با کیت ، کسی که یک شیطان بود تنها بگذارم . ممکن است مانند مایکل او هم نقش بازی کند  و به پری اسیب بزند ...
 


RE: ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من - white knight - 2016/06/20 11:49 PM

خیلی دردمند میگم:کیت!
در همین کلمه ام هزاران حرف بود حرف هایی که شاید فقط کیتارا قادر به درک آن ها بود،کیتارا شاداب نبود،خسته بود،آزرده بود اما هنوز هم دوست عزیز من بود.