گفت و گو بین کاراکتر های فاینال فانتزی - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html) +--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html) +---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html) +---- موضوع: گفت و گو بین کاراکتر های فاینال فانتزی (/thread-8286.html) صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 |
RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - strife - 2013/03/14 11:34 AM من واقعا معذرت میخوام ک نتونستم بیام. RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - Rufus Shinra - 2013/03/14 12:33 PM رافوس: خب من اومدم بچه ها. دیروز غذاهاتون که فکر کنم همشون دستپخت مادر آیریس زیباتون بود رو خوردم و حتی یواشکی ته بشقاب خورشتمو لیسیدم که کسی ندید. دیشب واقعا تو حال خودم نبودم و همش شعر به ذهنم میرسید. تازه اگه مادرتون نمیرفت منم نمیرفتم. شانس آوردین که رفت و ضمنا منم آخر کار خوابم میومد، وگرنه توی خونتون کنگر میخوردم و لنگر مینداختم! (لعنتی سرویس "سپاس دهی" هم از کار افتاده من میخواستم همش به مادرتون و کاداج و شماها سپاس بگم ... مخصوصا به مادر محترمتون) RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - Rufus Shinra - 2013/03/14 12:36 PM رافوس: عذرخواهی شما کلود عزیز رو میپذیرم به شرطی که وساطت کنین تا من توی یه پارک با مادر آیریس زیبا ملاقات کنم.(غیرتی نشین ها فقط میخوام با هم صحبت کنیم همین) RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - ramin 99 - 2013/03/14 12:42 PM رافوس تو کجا غذا خوردی ؟ ما هیچی نخوردیم بعد تو خوردی ؟ RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - ramin 99 - 2013/03/14 12:45 PM واسه چی ملاقات کنی تو که میگفتی دیشب من دستپختشو خوردم یعنی ندیدیش تا حرف بزنی ؟ فکر کردی با اینکارا میتونی نقشه های شیطانی بکشی RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - Rufus Shinra - 2013/03/14 01:04 PM رافوس: شماها دیر اومدین. وقتی که اومدین من دیگه غذاها رو خورده بودم. یادتون نیست؟ نکنه شما فراموشی دارین؟ مگه من دیشب همش راجع به غذا خوردنم صحبت نمیکردم؟ (نظرات منو با دقت خوندین؟ آخرش هم که میخواستم برم مگه نگفتم که دیگه سیر شده ام و باید چون خوابم میاد برم؟) مادر آریس غذا رو درست کردن و اونجا رو فورا ترک کردن. (مگه متوجه نشدین که اصلا وقت نکردم باهاشون صحبت کنم فقط اول کار که زنگ رو زدم ایشون در رو باز کردن و خوش آمد گفتن اما خودشون جیم شدن!!!) کدوم نقشه شیطانی؟ من حتی بخاطر این علاقه ای که به مادرتون پیدا کردم میخوام جلوی مبارزه نهایی بین کاداج و کلود رو بگیرم. میخوام نقش یه پدر دلسوز رو ایفا کنم. بهم اعتماد کنین. من از پس این کار بر میام. I want to rejoin the family members just let me to do that I'm the best peacemaker RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - Rufus Shinra - 2013/03/14 01:09 PM راستی اول مهمونی قبل از اینکه آیریس جان فلنگو ببندن من یه سر رفتم آشپزخونه خواستم باهاشون صحبت کنم اما دیدم که خیلی قشنگ به پنجره زل زده بودن و دلم نیومد که اون لحظه بهشون چیزی بگم و ظاهرا نگران اتفاقاتی بودن که آینده قراره بیفته. شاید به همین دلیل مهمونی رو زود پیچوندن. در اون لحظه رومانتیک دستشون رو با نگرانی گذاشته بودن رو قلبشون! RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - ramin 99 - 2013/03/14 01:09 PM خب اگه اونجوری بود منم اونجا بودم مشکلی که پیش اومده بود باعث شد مهمونی عقب بیفته چرا دروغ میگی ؟ مادر اریس به من گفت مهمونی به تعویق افتاده RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - ramin 99 - 2013/03/14 01:11 PM حرفات همش داستانه اصلا چنین چیزی اتفاق نیفتاده RE: گفت و گو بین کاراکتر های فینال فانتزی ساکن در پارک انیمه !! - Rufus Shinra - 2013/03/14 01:12 PM رافوس: دارین صداقت منو زیر سوال میبرین؟ (آیریس عزیز به من صبر و تحمل بده تا جنسیس رو یه جوری نزنم که اعلامیه بشه و بچسبه به دیوار!) |