پارک انیمه
ایفای نقش خیالی Noragami - نسخه‌ی قابل چاپ

+- پارک انیمه (https://animpark.icu)
+-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html)
+--- انجمن: ایفای نقش (/forum-338.html)
+---- انجمن: بایگانی (/forum-410.html)
+---- موضوع: ایفای نقش خیالی Noragami (/thread-20894.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - hina.chan - 2015/08/06 09:26 PM

همینطور که راه میرفتم به اتفاقاتی که افتاده بود فکر میکردم
(یعنی همش خواب بود؟...)
اینقدر درگیر بودم که نفهمیدم کجا میرم و خودمو تو یه کوچه ای نمیشناختم دیدم و به اطراف نگاه کردم
(من....کجام؟....)


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - پرنسس کارولین - 2015/08/06 09:31 PM

(( ماناکا افلاینه پس پاشو نکشید وسط مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مارال هم مسافرت بید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه))
(دستمو مشت کردم همینطور روبه الیس کرده بودم سرمو تکون دادم وگفتم درسته صداش میکنم شینکیمو ): یامادوووو!!!


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - ココル - 2015/08/06 09:36 PM

(با صدای مهیبی کنار کارولین ظاهر میشم)


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - پرنسس کارولین - 2015/08/06 09:39 PM

(باتعجب نگاش میکنم زخمیه )(بغلش میکنم ومیگم): متاسفم (باشرمندگی): نباید تنهات میزاشتم ...خب میدونی من خیلی وقته شینکی نداشتم !!


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - hina.chan - 2015/08/06 09:42 PM

به اطراف نگاه میکنم
(فکر کنم ذهنم خیلی درگیر بود...)
از کوچه خارج میشم و به سمت مدرسه میرم که یه موجود عجیب میبینم
(اون....چیه....)
آیاکاشی : بیا اینور...بیا....این سمت
میترسم و ازشون دور میشم ولی به سمتم میان و شروع میکنم به دویدن


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - ココル - 2015/08/06 10:16 PM

(2015/08/06 09:39 PM)'پرنسس کارولین' نوشته شده توسط:  (باتعجب نگاش میکنم زخمیه )(بغلش میکنم ومیگم): متاسفم (باشرمندگی): نباید تنهات میزاشتم ...خب میدونی من خیلی وقته شینکی نداشتم !!

 
(یکم سکوت میکنم)
نه تو حق داشتی...
من آماده نبودم...یعنی...ما آماده نبودیم...
خیلی ناگهانی بود...
 


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - negar9 - 2015/08/06 10:22 PM

وارد کلاسم میشم و روی نیمکتم که کنار پنجره اس میشینم و به اتفاقات دیروز فکر میکنم اینکه اونا کی بودن و اونجا چیکار میکردن یه اه میکشم و بی خیاله اتفاقات میشم!

اینم مربوط به گذشته اس!

 


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - hina.chan - 2015/08/06 10:23 PM

یه گوشه ایستادم و نفس نفس میزدم
چندین موجود که نمیدونستم چین دورم جمع شده بودن (آیاکاشی -__-)
آیاکاشی ها: بوی خوبی داره....بوی ....خوبی...دا...ره.....
یه آیاکاشی دیگه : بیا سمت ما...بیا .... این ....سمت
دست های عجیبی رو میدیدیم که به سمتم میان
فریاد زدم (ولم کنین!)
و دوباره شروع کردم به دویدن


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - negar9 - 2015/08/06 10:27 PM

نمیدونم چرا ولی هروقت توی بدنم هستم صدای مردم هایی که کمک میخوان رو میشنوم اما من نمیخوام بهشون گوش کنم پس هروقت شروع میشن از بدنم میام بیرون! اما این صدا......برام اشناست....بی اراده میرم سمت پنجره و از بدنم میام بیرون به سمتش میرم!همون دیشبی ست!



 


RE: ایفای نقش خیالی Noragami - hina.chan - 2015/08/06 10:30 PM

همینطور که میدویدم روحم از بدنم خارج شد اما متوجه نشدم و همینطور به دویدن ادامه میدم
انگار سریع تر میدویدم
تو ذهنم: تاسکته کامی-ساما! (کمکم کن خدا!)
آیاکاشی : بوی خوبی میاد...بوی ... خوبی ..داره
یه موجود شبیه غوباقه دستشو به سمتم میاره و بلند میپرم و فرار میکنم
(ها؟ من چطوری اینکارو کردم؟! مهم نیست! فعلا باید فرار کنم!)